یعقوب
نویسه گردانی:
YʽQWB
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن داودبن عمر سلمی ، مکنی به ابوعبداﷲ. نویسنده و از وزرای بزرگ و کاتب ابراهیم بن عبداﷲبن حسن مثنی بود. چون ابراهیم برضد منصور قیام کرد و کشته شد یعقوب به زندان افتاد ولی پس از وفات منصور آزاد شد و در نزد مهدی مقامی والا یافت و به سال 163 هَ . ق . به وزارت برگزیده شد، ولی به سبب بدگویی حاسدان و دروغی که بر مهدی گفت از منصب وزارت عزل و زندانی شد و اموالش مصادره گردید و تا پنج سال و چند ماه از خلافت هارون الرشید نیز در زندان بود. هارون در سال 175 هَ . ق . او را از زندان آزاد کرد واموالش را پس داد و در اختیار محل اقامت آزادش گذاشت . او مکه را برگزید و در آنجا سکونت ورزید تا به سال 187 هَ . ق . در همانجا درگذشت . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۱۰۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۲ ثانیه
ابراهیم بن یعقوب . [ اِ م ِ ن ِ ی َ ] (اِخ ) رجوع به ابواسحاق سعدی شود.
کلاته حاجی یعقوب . [ ک َ ت ِ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیگنان بخش بشرویه ٔ شهرستان فردوس . محلی کوهستانی و گرم سیر است . (از فرهنگ جغرا...
یعقوب آق قویونلو. [ ی َ ب ِ ق ُ ] (اِخ ) سلطان یعقوب پسر اوزون حسن . و رجوع به یعقوب بیک شود.
اصرم یعقوب صابر. [ اَ رَ ی َ ب ِ ب ِ ] (اِخ ) مردی از بزرگان کمر یا کمر زهیر واقع در سیستان بود که بسال 424 هَ . ق . هنگام ورود یاقوتی ۞ به...
صحرای موسی یعقوب . [ ص َ ی ِ سا ی َ ] (اِخ ) از طسوج و ناحیه ٔ رودآبان . (تاریخ قم ص 113).
زاویه ٔ یعقوب عجمی . [ ی َ ی ِ ی َ ب ِ ع َ ج َ می ی ] (اِخ ) این زاویه از کنیسه های روم قدیم در بیت المقدس است و نزدیک به قلعه قرار دارد و...