یعقوب
نویسه گردانی:
YʽQWB
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) یا یعقوب پاشا، ابن خضربن جلال الدین ، معروف به ابن جلال الدین قاضی حنفی . ترک بود و به عربی تألیفاتی دارد. در بروسه به تدریس پرداخت و سپس به منصب قضای آنجا رسید و در همان منصب به سال 891 هَ . ق . درگذشت . وی بر شرح الوقایة صدرالشریعه و نیز شرح الچغمینی قاضی زاده حواشی دارد و نیز بر المواقف تعلیقات نوشته است . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۱۰۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسحاق ربعی مخزومی ، از نسل ابی ربیعةبن مغیره . شاعر و از مردم مدینه بود و در اغانی از او قصیده ای آمده است که ب...
یعقوب . [ی َ ] (اِخ ) ابن اسحاق محلی ، ملقب به اسعدالدین . طبیب یهودی مصری از مردم محله بود. در قاهره تحصیل کرد و در سال 598 هَ . ق . به ...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن رافع مزنی ، مکنی به ابوالمعانی . از گویندگان دوران بنی عباسی بود و در حدود سال 180 هَ . ق . درگذشت . پسر...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن بدران بن منصور دمشقی (یا مصری ) تقی الدین جرائدی ، مکنی به ابویوسف . متوفا به سال 688 هَ . ق . او راست : 1- حل الر...
یعقوب . [ ی َ] (اِخ ) ابن جلال بن احمد تبانی ، ملقب به شرف الدین . ادیب مصری رومی الاصل و در فروع مذهب حنفی و علوم عقلی دانشمند بود و به ...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن حلفا (حلفی )، یا یعقوب صغیر. یکی دیگر از 12 حواری است که پسر حلفی و مریم بود. (از قاموس کتاب مقدس ).
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن داودبن عمر سلمی ، مکنی به ابوعبداﷲ. نویسنده و از وزرای بزرگ و کاتب ابراهیم بن عبداﷲبن حسن مثنی بود. چون ابراهیم...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ربیع، برادر فضل ربیع و حاجب ابوجعفر منصور. کاتب بود و به عربی شعر گفته و دیوان او سی ورقه است . (از ابن ندیم ). شا...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن زبدی . یکی از دوازده حواری عیسی علیه السلام . (یادداشت مؤلف ). یعقوب کبیر یکی از حواریون است که پسر زبدی و سلو...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن سعید. محدث است از یعقوبیان . (منتهی الارب ).