گفتگو درباره واژه گزارش تخلف یک درمیان نویسه گردانی: YK DRMYAN یک درمیان . [ ی َ / ی ِ دَ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) یکی نه یکی . که یکی باشد و یکی نباشد: درختهای کوچه یک درمیان خشکیده اند. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود