گفتگو درباره واژه گزارش تخلف یک دمه نویسه گردانی: YK DMH یک دمه . [ ی َ / ی ِ دَ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) ناپایدار و فانی و بی ثبات . (ناظم الاطباء).- مقارنت یک دمه ؛ مصاحبت و همدمی فانی . || یک دم . یک لحظه : صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود