اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یک دنده

نویسه گردانی: YK DNDH
یک دنده . [ ی َ/ ی ِ دَ دَ / دِ ] (ص مرکب ) سخت پایدار در عقیده ٔ خویش . لجوج . عنود. یک پهلو. که از رای خود بازنمی آید. ستیهنده . ستیزنده . مستبد به رأی . لجباز. خودرای . (یادداشت مؤلف ). || (ق مرکب ) به یک حال . بی تغییر وضع. آرام . یک نواخت : تا صبح یک دنده خوابید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.