گفتگو درباره واژه گزارش تخلف یک راهگی نویسه گردانی: YK RʼHGY یک راهگی . [ی َ / ی ِ هََ / هَِ ] (ق مرکب ) یک بارگی : باش تا یک راهگی زیور ببندد بوستان عاشقان را حیرت آرد نیکوان را اشتباه . عثمان مختاری .و رجوع به یک بارگی شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود