اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یک رکیبی

نویسه گردانی: YK RKYBY
یک رکیبی . [ ی َ / ی ِ رِ ] (حامص مرکب ) مماله ٔ یک رکابی . کنایه از پای فشاری و ثبات قدم است . (یادداشت مؤلف ). کنایه از مستعد کاری شدن بود. (انجمن آرا) :
کز این بیش بر دلفریبی مباش
به ناراستی یک رکیبی مباش .

نظامی .


|| (ص نسبی ، اِ مرکب ) رفیق و همدم .(ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.