اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یک زخمی

نویسه گردانی: YK ZḴMY
یک زخمی . [ ی َ / ی ِ زَ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی و عمل یک زخم :
صبح یک زخمی دوشمشیری
داد مه را ز خون خود سیری .

نظامی .


ای قایم افصح القبایل
یک زخمی اوضح الدلایل .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.