یک ساعت . [ ی َ
/ ی ِ ع َ ] (ق مرکب ) یک ساعته . به درازی یک ساعت . به مدت یک ساعت . (ناظم الاطباء). زمان اندک
: تو یک ساعت چو افریدون به میدان باش تازان پس
به هر جانب که روی آری درفش کاویان بینی .
سنائی .
-
صحبت یک ساعت ؛ گفتگوی در مدت یک ساعت . (ناظم الاطباء). گفتگوی نه بس دراز.
-
یک ساعت پرداختن ؛ در مدت یک ساعت به انجام رسانیدن . (ناظم الاطباء).
|| زمان ناپایدار و فانی . (ناظم الاطباء).