اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یک قد

نویسه گردانی: YK QD
یک قد. [ ی َ / ی ِ ق َ ] (ص مرکب ) هم قد. دارای یک اندازه و یک بالا. (ناظم الاطباء). || (ق مرکب ) به اندازه ٔ قامتی . به بالای مردی یا زنی .
- یک قدِ آدم ؛ مقدار قد آدم . (آنندراج ) :
زد به سنگ آهن که افروزد چراغ خویش را
یک قد آدم علم شد آتش و فرهاد سوخت .

محمد اسحاق شوکت (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.