یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) از حواریون و شاگردان حضرت عیسی (ع ) وبه سبط افرائیم منسوب بود و به اعتقاد نصارا جسد مبارک حضرت مسیح را پس از مصلوب شدن در باغچه ٔ خود دفن کرد. (از قاموس الاعلام ترکی ). از مردم رامه و گویا دراورشلیم یا حوالی آن سکونت داشته و مردی دانشمند و پرهیزگار بود. و با وجود ترس از یهود حاضر شد جسد مسیح را در قبر خود قرار دهد. (از قاموس کتاب مقدس ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمد (المقتفی )بن المستظهر، معروف به المستنجدباﷲ. رجوع به مستنجد شود.
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابراهیم انصاری بیاسی ، ملقب به جمال الدین و مکنی به ابوالحجاج . از مورخان و حافظان حدیث و دانشمندان اندل...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) (ناصر) ابن محمد (عزیز)بن ظاهر غازی بن ناصر صلاح الدین یوسف بن ایوب . آخرین پادشاه سلسله ٔ بنی ایوب . وی به سال 627 هَ ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالجوادبن خضر شربینی مصری . مؤلف کتاب «هزالقحوف بشرح قصیدة ابی شادوف » است که به زبان عامیانه و فکاهی...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن یحیی بن غالب بلوی مالقی اندلسی مالکی ، مکنی به ابوالحجاج و معروف به ابن الشیخ . از زاهدان و دانشم...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن عثمان بن یوسف سرخسی دمشقی ، ملقب به شرف الدین . از نویسندگان و علمای حدیث بود. برزالی و ذهبی و ابن رافع ا...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمد (فخرالدین )بن عمر (صدرالدین )بن علی بن محمدبن حمویة جوینی ، مکنی به ابوالمظفر. از امرا و بزرگان ادب و از مردم ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن قارو، مکنی به ابوالحجاج . از بسیاری سماع حدیث کرد و به خراسان رفت و در بلخ سکونت گزید و به سال 535 هَ ....
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن زین الدین حسینی عاملی . از دانشمندان شیعه در علم تراجم بزرگان تشیع بود و از آثار او کتاب «الاقوال ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن مسعودبن محمد عبادی عقیلی ، مکنی به ابوالمظفر و ملقب به جمال الدین و معروف به سرمری . از حافظان حدیث و از ...