یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [س ُ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ، مکنی به ابوالحسن و معروف به ابن دایه . از نویسندگان و محاسبان بغدادی و از غلامان ابراهیم بن مهدی بود. پس از درگذشت ابن مهدی (224 هَ . ق .) به دمشق رفت و از آنجا به مصر سفر کرد و در عداد نویسندگان و معاریف نامی آنجا درآمد. مردی بخشنده و دارای مکارم اخلاقی بود. در زمان وی احمدبن طولون فرمانروای مصر شد و او را به زندان افکند. نزدیک سی مرد پیش ابن طولون رفتند و با گریه و زاری از او خواستند که اگر قصد کشتن یوسف را دارد همه ٔ آنان را باوی بکشد و بدو گفتند که سی واند سال با عطای یوسف زندگی کرده اند. ابن طولون وی را آزاد کرد. از آثار اوست : 1- اخبارالاطباء. 2- اخبار ابن المهدی . یوسف در حدودسال 265 هَ . ق . در مصر درگذشت . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن ابراهیم درازی بحرانی ، از آل عصفور، معروف به ابن عصفور. از مردم بحرین و از فقهای امامیه و دانشمندی بزرگ بو...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن داود عینی ، ساکن حلب و معروف به شُغْری . مردی فاضل و از شافعیان بود. او راست : 1 - شرح البهجة در8 جلد. 2 - ن...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن سرور دویری . فاضل حنفی مصری از مردم دویر از نواحی اسیوط بود. او راست : العقد النضید، منظومه ای است در علم کل...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن سلیمان بن محمدبن هود، ملقب و معروف به المؤتمن . فرمانروای سرقسطه از پادشاهان طوایف در اندلس بود. در سال ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبداﷲبن قطبة، معروف به ابن قطبة. شاعر بود و روایت حدیث می کرد و عزبن جماعه از وی روایت شنیده است . دیوان ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن عنبة کلاعی ، مکنی به ابوالحجاج . پزشک اندلسی اشبیلی بود. در قاهره مسکن گزید و در سال 633 هَ . ق . در حدود شص...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن احمدبن عثمان یمانی زیدی ، ملقب و معروف به نجم الدین . مردی فاضل از مردم هجرةالعین یمن بود و تألی...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن ناصربن خلیفه باعونی مقدسی شافعی صالحی دمشقی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به جمال الدین و معروف به باعونی...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن نصربن سویلم دجوی . از استادان دانشمند الازهر و از فقیهان مالکی بود. به سال 1287 هَ . ق . در دیه دجوة از تواب...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن یوسف بن کج دینوری ، مکنی به ابوالقاسم . فقیه نامی و از امامان شافعی از مردم دینور بود و به قضاوت آنجا رس...