یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمد قونوی مولوی رومی ، که وی را ازهدی نیز نامیده اند. از فضلای ترک و شارح مثنوی مولوی بود. در زبان و ادب عرب تبحر داشت و در خانقاه بشکطاش آستانه پیر و مرشد مولویه بود. از اوست : المنهج القوی لطلاب المثنوی ، در 9 جلد که در آن مثنوی مولوی را به زبان عربی شرح کرده است (سال 1230 هَ . ق .). مرگ وی به سال 1232 هَ . ق . بوده است . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی رازی ، مکنی و معروف به ابویعقوب . زاهد و صوفی و دانشمند و ادیب بود. وی سفرهای بسیار کرد و در روزگار خود...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) (837-909 هَ . ق .) ابن حسن بن محمد، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به جمال الدین و معروف به ابن خطیب المنصوریة. فقیه شافعی...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسن بن محمدبن عبدالرحمان حسنی علوی ، مکنی به ابوالمحاسن و معروف به مولوی یوسف . از پادشاهان دولت علوی در مغرب ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) (730-804هَ . ق .) ابن حسن بن محمود تبریزی حلوایی ، ملقب به عزالدین و معروف به حلوایی . مفسر و شافعی بود. از تبریز به م...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسن حسینی شیرازی حنفی . قاضی بغداد و مردی فقیه و اهل تفنن بود.پس از فتنه ٔ ابن اردبیل به ترکیه رفت و در بروسه ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین بن محمدبن حسین ، معروف به ابن المجاور و مکنی به ابوالفتح و ملقب به نجم الدین . وزیر و ادیب و شاعر و اصلاً از...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین درویش حسینی ، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به جمال الدین و معروف به نقیب . مردی فاضل بود. شعر نیکو می سرود. دی...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین رازی ، مکنی به ابویعقوب . از پاکان و محدثان بود. سخنانی پندآمیزاز او نقل شده ، از آن جمله است : «به اندازه ٔ ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین کردی شافعی ، معروف به کردی . فقیه بود و در دمشق سکنی گزید و در همانجا به سال 804 هَ . ق . درگذشت . از آثار اوس...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین کرماستی . فقیه حنفی از فرمانروایان دولت عثمانی بود و در علوم شرعی و عربی تبحر داشت . نخست به تدریس پرداخت ...