یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن فرج بن اسماعیل انصاری خزرجی نصری ، مکنی به ابوالحجاج انصاری . هفتمین پادشاه از سلسله ٔ «بنونصربن الاحمر» اندلس بود. به سال 733 هَ . ق . هنگامی که برادرش محمد کشته شد با او بیعت کردند. سن وی بدان هنگام 15 سال و هشت ماه بود. درکودکی آرام و بسیار خاموش بود و تا در کار ملک تجربت نیاموخت متحمل آن نشد و پس از بیعت در بسیاری از جنگها شخصاً شرکت داشت . اسپانیاییها با وی جنگیدند و او مدتی در مقابل آنان پایداری کرد و حمله ٔ کشتی های روم و کشتار مسلمانان در بیرون «طریف » و غلبه ٔ دشمنان بر قلعه ٔ «یحصب » نزدیک پای تخت در عهد او بود. به سال 755 هَ . ق . هنگامی که به غرناطه در مسجد «الحمراء» نماز عید فطر می گزارد در سجده ٔ رکعت آخر مرد ناشناسی با کارد یا خنجر بدو حمله کرد و او را از پای درآورد. ضارب را در حالی که سخنان بی سروته می گفت گرفتند و کشتند و جسدش را سوزاندند. پادشاه را به خانه بردند ولی براثر همان ضربت درگذشت . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۰ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن یوسف بن کج دینوری ، مکنی به ابوالقاسم . فقیه نامی و از امامان شافعی از مردم دینور بود و به قضاوت آنجا رس...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمد علموی . ادیب و شاعر و کثیرالشعر بود. نجم الغزی او را شاعر مکثار بلکه مهذار نامیده و گفته است بیشتر اشعار او جز و...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمد قونوی مولوی رومی ، که وی را ازهدی نیز نامیده اند. از فضلای ترک و شارح مثنوی مولوی بود. در زبان و ادب عرب ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) (1286-1361 هَ . ق .) ابن احمد یوسف ، معروف به یوسف احمد. دانشمند آثار اسلامی و از مردم قاهره و نخستین مصری از معاصران ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسباط. از پاکان و محدثان بود و سخنانی نغز از وی نقل شده ، از آن جمله است : «چشم پوشی از ریاست سخت تر از چشم پوشی ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن الیاس بن احمد خویی (جوینی ) شافعی بغدادی ، مکنی به ابوالمحاسن و معروف به ابن الکتبی و ملقب به نصیرال...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن علی ، ملقب به شهاب الدین و مکنی به ابوالمحاسن و معروف به شواء. شاعر و ادیب و از دوستان ابن خلکان مور...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف نبهانی . شاعر و ادیب و قاضی بود. در دیه اجزم بنی نبهان از حوالی حیفا در شمال فلسطین و در سال 126...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن الدایه . رجوع به یوسف (ابن ابراهیم ... ابن دایه ) شود.
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن الیاس بن یوحنا الدبس . مورخ و محقق نامی و استاد تعلیم و تربیت و رئیس اسقفهای بیروت و ملقب به بطران الدبس بود. ت...