یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن تغری بردی بن عبداﷲ ظاهری حنفی ، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به جمال الدین . مورخ و پژوهشگر نامی از مردم قاهره بود. در آن شهر به دنیا آمد و در همانجا درگذشت (813-874 هَ . ق .). پس از مرگ پدر در خانه ٔ قاضی القضاة جلال الدین بلقینی (متوفی به سال 824 هَ . ق .) پرورش یافت و به فراگیری ادبیات و فقه و دیگر علوم پرداخت و در علوم و فنون گوناگون مقامی ارجمند یافت . او را آثاری است که از آن جمله است : 1 - النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة. 2 - المنهل الصافی و المستوفی بعد الوافی . 3 - مورد اللطافة فی من ولی السلطنة و الخلافة. 4 - نزهةالرائی . 5 - حوادث الدهور فی مدی الایام و الشهور.6 - البحر الزاخر فی علم الاوائل و الاواخر. 7 - حلیةالصفات فی الاسماء و الصناعات . (از الاعلام زرکلی ). و نیز از تألیفات عمده ٔ اوست : 1) الشرح المأمونی لکتاب الایمان لابقراط. 2) شرح المقالة الاولی من کتاب الفصول لابقراط. 3) کتاب الاجمال فی المنطق . 4) شرح کتاب الاجمال . وی علاوه بر تألیفات ، حواشی و تعلیقات زیادی بر آثار دیگران نوشته است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن علی بن هادی کوکبانی صنعانی . از مردم صنعای یمن و از ادبا بود. به سال 1115 هَ . ق . درگذشت . از آثار اوست : 1- طوق ا...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عمران حلبی . از مردم شام و ادیب و شاعر بود و به بازرگانی اشتغال داشت . درسرزمین شام به سفر پرداخت و آنگاه به ق...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ )ابن عمر انفاسی (661-761 هَ . ق .)، مکنی به ابوالحجاج و معروف به انفاسی . امام مسجد کروبین در فاس و مردی نیکوکار و فقیه...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عمر (المنصور نورالدین )بن علی بن رسول ترکمانی یمنی ، ملقب به شمس الدین و معروف به «مظفر رسولی ». دومین پادشاه از...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عمربن محمدبن حکم ، مکنی به ابویعقوب و معروف به ثقفی . از مردم بلقاء است . هشام بن عبدالملک او را به سال 106 هَ ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عمربن محمدبن یوسف ازدی ، مکنی به ابونصر. از مردم بغداد و نخست نایب الحکومه و بعد حاکم آن شهر بود (سال 327-329 هَ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عمر صدقی شوقی ماردینی . از آثار اوست : 1- محاسن الحسام . 2- معراج المعتمر و الحاج . 3- مسیر عموم الموحدین الی احیاء ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عمربن یوسف صوفی کادوری . از آثار اوست : جامع المضمرات و المشکلات . وی به سال 832 هَ . ق . درگذشته است . (از اعلام ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن قطبة. رجوع به یوسف (ابن احمدبن عبداﷲبن قطبة) شود.
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمد المستنصر (یا المنتصر) باﷲبن محمدناصربن یعقوب قیسی کومی . فرمانروای مغرب اقصی ، از موحدان است . پس از مرگ پدرش ...