یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [س ُ ] (اِخ ) ابن حسن بن احمدبن عبدالهادی صالحی ، معروف به ابن المبرد و ملقب به جمال الدین . از مردم صالحیةدمشق و از فقهای حنبلی و علامه ٔ متفنن بود. آثار سودمندی در زمینه های مختلف از او برجاست که بسیاری از آنها به خط خودش در کتابخانه ٔ ظاهریه ٔ دمشق محفوظ است و از آن جمله است : 1 - مغنی ذوی الافهام عن الکتب الکثیرة فی الاحکام . 2 - الدرر الکبیر. 3 - تاریخ الاسلام . 4 - الاقتباس . 5 - محض الخلاص فی مناقب سعدبن ابی وقاص .6 - بحرالدم فی من تکلم فیه احمدبن حنبل بمدح أو ذم . 7 - ارشاد السالک الی مناقب مالک . 8 - تعریف الغادی . 9 - الاتقان فی ادویة اللثة و الاسنان . 10 - الطباخة. 11 - تاریخ الصالحیة. 12 - محض الصواب فی فضائل امیرالمؤمنین عمربن خطاب . تولد یوسف به سال 840 و مرگش به سال 909 هَ . ق . بوده است . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن یوسف بن کج دینوری ، مکنی به ابوالقاسم . فقیه نامی و از امامان شافعی از مردم دینور بود و به قضاوت آنجا رس...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمد علموی . ادیب و شاعر و کثیرالشعر بود. نجم الغزی او را شاعر مکثار بلکه مهذار نامیده و گفته است بیشتر اشعار او جز و...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن احمد قونوی مولوی رومی ، که وی را ازهدی نیز نامیده اند. از فضلای ترک و شارح مثنوی مولوی بود. در زبان و ادب عرب ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) (1286-1361 هَ . ق .) ابن احمد یوسف ، معروف به یوسف احمد. دانشمند آثار اسلامی و از مردم قاهره و نخستین مصری از معاصران ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسباط. از پاکان و محدثان بود و سخنانی نغز از وی نقل شده ، از آن جمله است : «چشم پوشی از ریاست سخت تر از چشم پوشی ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن الیاس بن احمد خویی (جوینی ) شافعی بغدادی ، مکنی به ابوالمحاسن و معروف به ابن الکتبی و ملقب به نصیرال...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن علی ، ملقب به شهاب الدین و مکنی به ابوالمحاسن و معروف به شواء. شاعر و ادیب و از دوستان ابن خلکان مور...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن فرج بن اسماعیل انصاری خزرجی نصری ، مکنی به ابوالحجاج انصاری . هفتمین پادشاه از سلسله ٔ «بنونصربن الاح...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف نبهانی . شاعر و ادیب و قاضی بود. در دیه اجزم بنی نبهان از حوالی حیفا در شمال فلسطین و در سال 126...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن الدایه . رجوع به یوسف (ابن ابراهیم ... ابن دایه ) شود.