یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [س ُ ] (اِخ ) ابن حسن بن بهرام قرمطی جنابی ، مکنی به ابویعقوب و معروف به قرمطی . صاحب «هجر» و مرجع قرمطیان در روزگار خود و مردی سخت شجاع بود و وقایع و اخباری از او منقول است . (از اعلام زرکلی ). وی از مردم جنابه ٔ فارس بود و دعوت خود را در بحرین و یمامه و فارس پراکند و سپاهیان خلیفه را شکست داد و رعب و هراسی عظیم میان مسلمین افکند. تا در سال 301 هَ . ق . به دست یکی از غلامان خود کشته شد و پسرش ابوطاهر پیشوایی قرامطه را به عهده گرفت . و رجوع به قرمطیان شود.
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) از حواریون و شاگردان حضرت عیسی (ع ) وبه سبط افرائیم منسوب بود و به اعتقاد نصارا جسد مبارک حضرت مسیح را پس از مصلوب ش...
یوسف . [س ُ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ، مکنی به ابوالحسن و معروف به ابن دایه . از نویسندگان و محاسبان بغدادی و از غلامان ابراهیم بن مهدی بود. پ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن ابراهیم اردبیلی شافعی ، جمال الدین فقیه . از شهر اردبیل آذربایجان و مردی والامقام و دانشمندی بزرگ بود. کتاب «انوا...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن جملة (متولد به سال 682 و متوفی در دمشق به سال 738 هَ . ق .). قاضی بود و به حدیث نیز می پرداخت . نخست پ...
یوسف . [ س ُ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عبدالرحمان یا یوسف بک ، معروف به یوسف عَظُمَة. از شهیدان بزرگ راه استقلال سوریه بود. به سال 1301 هَ . ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عبدالواحد شیبانی تیمی ، معروف به قفطی و مکنی به ابوالفضایل . وزیر و قاضی گرانقدر و از نویسندگان و منشیا...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد اکمل الدین زهری شروانی . فقیه حنفی . در شروان به دنیا آمد و در مدینه شهرت یافت و همانجا به سال 1...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن میاد سدراتی ورجلانی ، مکنی به ابویعقوب . دانشمند وفقیه و از فرقه ٔ اباضیه ٔ خوارج و از مردم ورجلان مغرب ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن ابراهیم وانوغی مغربی حنفی . مردی فاضل بود. سخاوی گوید به دمشق رفت . دانشمندان از محضر او کسب دانش می کردند. تأل...
یوسف .[ س ُ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن محمدبن علی سکاکی ، مکنی به ابویعقوب و ملقب به سراج الدین و معروف به سکاکی . از دانشمندان ادب عرب و م...