یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ] (اِخ ) ابن خلیل بن قراجابن عبداﷲ دمشقی حلبی ، مکنی به ابوالحجاج و ملقب به شمس الدین و معروف به ابن خلیل . محدث حنبلی بود. در دمشق به دنیا آمد و در بغداد و اصفهان در عصر خود فرد و از حیث کثرت مسافرت و آثار بر همگنان مقدم بود و بیش از پانصد تن مردان نادرالوجود به دور خود جمع کرده بود. و در پایان عمر در حلب مقیم شد و به سال 648 هَ . ق . در آنجا درگذشت . جماعت بسیاری از او روایت کرده اند. (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
گرگ یوسف . [ گ ُ گ ِ س ُ ] (اِخ ) گرگی که برادران یوسف آن را به خوردن یوسف متهم کردند. و داستان آن چنان است که فرزندان یعقوب بر برادر...
یوسف آباد. [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در 18هزارگزی شمال باختری بستان آباد، با 663 تن سکنه ....
یوسف آباد. [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برج اکرم بخش فهرج شهرستان بم ، واقع در 18هزارگزی جنوب فهرج ، با 255 تن سکنه . آب آن از قنات ...
یوسف آباد. [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شرفخانه ٔ بخش شبستر شهرستان تبریز، واقع در 14هزارگزی جنوب باختری بخش ، با 191 تن سکنه . آب آن از...
یوسف آباد. [ س ِ ] (اِخ ) از قنوات تهران دارای 40 سنگ آب . ازمادرچاه آن تا شهر یک فرسنگ است که از شمال وارد شهر تهران می شود. رجوع به جغ...
یوسف آباد. [ س ِ ] (اِخ ) دروازه ٔ یوسف آباد، هم به مناسبت قنات فوق الذکر در شمال تهران بوده است .سابقاً یوسف آباد از باغ های مشهور خارج شهر ...
یوسف آباد. [س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام سوخته ٔ بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 16هزارگزی خاور ورامین و89هزارگزی جنوبی راه شوس...
یوسف آباد. [ س ِ ] (اِخ ) ده مرکز بخش از دهستان یوسف آباد پایین ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، با 867 تن سکنه . آب آن از قنات و راه ...
یوسف آباد. [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهر کهنه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان ، واقع در 15000گزی شمال باختری قوچان و 1000گزی شمال شوسه ٔ ...
یوسف آباد. [ س ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان براکوه بخش جغتای شهرستان سبزوار، واقع در 26000گزی جنوب خاوری جغتای و 7000گزی جنوب راه آهن ، با...