یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عبدالرحیم بن عربی قرشی مهدوی ، معروف به اقصری و مکنی به ابوالحجاج . از بزرگان صوفیان زمان خویش بود. در اقصر از توابع صعید مصر مسکن گزید و در همانجا به سال 642 هَ . ق . درگذشت و قبرش هم اکنون در آن آبادی پابرجا و معروف است . در جوانی به کار دولتی اشتغال داشت ولی پیش از چندی از آن روی گردان شد و تجرد گزید و پیروان بیشماری یافت . اهل دانش و روایت بود و شعر نیکومی سرود. منظومه ای در توحید به مطلع زیر دارد: «الحمدﷲ العلی الصمد الاول الآخر لا بأمد». پیروان نادانش کار او را به درازا کشاندند و معراجی برای او قائل شدند و گفتند در نیمه شب ماه شعبان به آسمان عروج کرد و آن شب را همه ساله در صعید عید گرفتند. اما او از این نسبتهای خرافی به دور است و مناقب و مکارمی دارد که برای شناخت شخصیت او کافی است . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۲ ثانیه
یوسف . [س ُ ] (اِخ ) ابن یوسف . پسر ابوعبداﷲ یوسف و یکی از ملوک بنی احمر است که در غرناطه حکمرانی داشته اند. چون پدرش به سال 799 هَ . ق . د...
یوسف . [ س ُ] (اِخ ) ابن یوسف حلبی محلی شافعی ، ملقب به جمال الدین و معروف به کلارجی . دانشمند نجوم و در اصل از حلب بود. وی در المحلة مصر...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابوالحجاج . یکی از ملوک بنی احمر که در غرناطه حکمرانی داشته اند. در تاریخ 733 هَ . ق . به حکومت رسید و بنای نیمه تمام ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ. یکی از ملوک بنی احمر که در غرناطه فرمانفرمایی داشته اند. در تاریخ 794هَ . ق . به جای محمد خامس بر تخت سلطنت ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) المستنجدباﷲبن محمد (المقتفی )بن المستظهر. خلیفه ٔ عباسی . رجوع به مستنجدباﷲ شود.
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) المستنصر. پادشاه پنجم از ملوک موحدین که در مغرب حکمرانی داشتند،پسر و جانشین محمد الناصر بود. در تاریخ 610 هَ . ق . در 1...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) یا امیر یوسف اصم استرابادی شاعر. عزیز مصر والانژادی است . از اشعار اوست :عطار که هست دلبر عشوه گران جان برد لبش از کف ص...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) اندکانی . از مطربان به نام عهد سلطان بایسنقر (799-837 هَ . ق .) بود. سلطان ابراهیم بن شاهرخ از شیراز چند نوبت او را از بر...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) بدیعی دمشقی . اوشاعر و ادیب بود. در دمشق به دنیا آمد و پرورش یافت و در حلب مسکن گزید و شهرت یافت . و در روم (ترکیه ) در...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) خطیب مدنی حنفی . دانشمندی از مردم مدینه بود. او راست : 1- فتح الکریم المنجی بشرح رسالة الدلجی . 2- الطریق السالک علی زب...