یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن ابراهیم همدانی ، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به علم الدین و معروف به ابن المرصص . از مردم فسطاط مصر و از گویندگان نامی روزگار خود بود. او در حلب به سال 638 هَ .ق . درگذشت . گویند خدمتگزارش او را خفه کرد و برخی از کتابهای او را برداشت و گریخت . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۱ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) (330-385 هَ . ق .) ابن حسن بن عبداﷲبن مرزبان ، مکنی به ابومحمد و معروف به سیرافی ادیب . اصل پدر اواز سیراف فارس است ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی رازی ، مکنی و معروف به ابویعقوب . زاهد و صوفی و دانشمند و ادیب بود. وی سفرهای بسیار کرد و در روزگار خود...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) (837-909 هَ . ق .) ابن حسن بن محمد، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به جمال الدین و معروف به ابن خطیب المنصوریة. فقیه شافعی...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسن بن محمدبن عبدالرحمان حسنی علوی ، مکنی به ابوالمحاسن و معروف به مولوی یوسف . از پادشاهان دولت علوی در مغرب ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) (730-804هَ . ق .) ابن حسن بن محمود تبریزی حلوایی ، ملقب به عزالدین و معروف به حلوایی . مفسر و شافعی بود. از تبریز به م...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسن حسینی شیرازی حنفی . قاضی بغداد و مردی فقیه و اهل تفنن بود.پس از فتنه ٔ ابن اردبیل به ترکیه رفت و در بروسه ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین بن محمدبن حسین ، معروف به ابن المجاور و مکنی به ابوالفتح و ملقب به نجم الدین . وزیر و ادیب و شاعر و اصلاً از...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین درویش حسینی ، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به جمال الدین و معروف به نقیب . مردی فاضل بود. شعر نیکو می سرود. دی...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین رازی ، مکنی به ابویعقوب . از پاکان و محدثان بود. سخنانی پندآمیزاز او نقل شده ، از آن جمله است : «به اندازه ٔ ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین کردی شافعی ، معروف به کردی . فقیه بود و در دمشق سکنی گزید و در همانجا به سال 804 هَ . ق . درگذشت . از آثار اوس...