یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عبدالمؤمن بن علی قیسی کومی امیرالمؤمنین ، مکنی به ابویعقوب . سومین از پادشاهان دولت موحدین مراکش بود و به سال 533 هَ . ق . در تینملل به دنیا آمد. پس از وفات پدر به سال 558 هَ . ق . هنگامی که در اشبیلیة بود با او بیعت کردند. یوسف پادشاهی دوراندیش ، شجاع ، نیکخو و آشنا به سیاست کشورداری و مردم داری بود. از علم فقه بهره داشت و به حکمت و فلسفه سخت دلبسته بود. دانشمندان از سرزمینهای مختلف به دربار وی روی آوردند، از آن جمله بود «ابوالولیدبن رشد». یوسف بانی مسجد اشبیلیة شد و به سال 567 هَ . ق . آن را به پایان رساند. سکه های «یوسفیه ٔ» مغرب بدو منسوب است . علامت و شعار او در نوشته ها و جز آن «الحمدﷲ وحده » بود. وی به فتوحاتی نایل آمد که آخرین آنها حمله به شهر شنترین در باختر جزیره ٔ اندلس بود و در همین پیکار در حال محاصره زخمی برداشت و در راه برگشت به مغرب در نزدیکی جزیره ٔ خضراء درگذشت . جنازه ٔ او را به تینملل حمل کردند و در کنار قبر پدر به خاک سپردند (سال 580 هَ . ق .). (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن موسی بن محمد، ابوالمحاسن جمال الدین ملطی . قاضی حنفی (726-803 هَ . ق .). اصل وی از خرت برت دیاربکر و زادگاهش ملطیة...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن موسی کلبی ، مکنی به ابوالحجاج . از مردم سرقسطة و نابینا بود و از دانشمندان نحو و توحید و اعتقادات به شمار است . در ا...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن هلال بن ابی البرکات جمال الدین حلبی حنفی ، مکنی به ابوالفضائل صفدی . پزشک بود و از ادب و فقه نیز بهره داشت . او ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یبقی بن یوسف بن مسعودبن عبدالرحمان بن یسعون تجیبی اندلسی و گویند شنشی ، مکنی به ابوالحجاج . لغت دان معروف . او را...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی بن احمدبن یحیی حسنی علوی ، امام زیدی یمانی . از دانشمندان بود و تألیفاتی دارد. در دیه ریدة از بلادحاشد یمن ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی بن الحسین بن امام المؤیدباﷲ محمدبن امام قاسم صنعانی . ادیب ، واقف به تراجم احوال ، از مردم صنعا بود. کتاب ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی بن عیسی بن عبدالرحمان تادلی ، مکنی به ابوالحجاج و معروف به ابن الزیات . لغت دان و ادیب و از قضاة مالکی و از...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی بن محمد، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به جمال الدین و معروف به کرمانی . دانشمند بود و به سال 831 هَ . ق . در ق...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی بن محمدبن زکی الدین علی قرشی دمشقی ، ملقب به بهاءالدین و مکنی به ابوالفضل و معروف به ابن الزکی . از فقهای ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی بن یوسف اندلسی مغامی ازدی ، مکنی به ابوعمر. از ذریه ٔابوهریره دانشمند و فقیه مالکی از مردم مغام طلیطلةاست ....