اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یوسف

نویسه گردانی: YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عمر (المنصور نورالدین )بن علی بن رسول ترکمانی یمنی ، ملقب به شمس الدین و معروف به «مظفر رسولی ». دومین پادشاه از رسولیان یمن و مقر حکومتش صنعا بود (619-694 هَ . ق .). در مکه به دنیا آمد و پس از کشته شدن پدرش به سال 647 هَ . ق . در صنعا به سلطنت رسید. با حسن تدبیرو سیاست از شورشها و جنگها پیروز به درآمد. در دوراندیشی و تدبیر او را به معاویه تشبیه می کردند. نخستین کسی است که بر خانه ٔ کعبه از بیرون و اندرون پوشش قرار داد (سال 659 هَ . ق .) ۞ و جامه ٔ درونی کعبه تا سال 761 هَ . ق . باقی بود. در قطعه سنگ مرمری نام خود و تاریخ تجدید فرش مرمر خانه ٔ کعبه را نوشته است که هم اکنون به جای است . او به کتابهای پزشکی و فنی دلبسته بود و نیز با حدیث آشنایی داشت و تألیفاتی دارد که از آن جمله است : 1- المعتمد فی الادویة المفردة. 2- المخترع فی فنون الصنع. ونیز به تنهایی چهل حدیث جمع کرد. (از اعلام زرکلی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
یوسف عامری . [ س ُ ف ِ م ِ ] (اِخ ) کلامش سحر سامری است . رباعی زیر از اوست :در کوی خرابات چه درویش و چه شاه در راه یگانگی ، چه طاعت ، چه ...
یوسف برهان . [ س ُ ب ُ ] (اِخ ) یکی از شاعران ایران و از خویشاوندان احمد جامی بود. در فن موسیقی مهارت تمام داشت و اکثر اشعارخود را با آهنگ ...
یوسف خالدی . [ س ُ ل ِ ] (اِخ ) ابن حجاج محمدبن سیدعلی خالدی ، معروف به یوسف ضیاء. رجوع به یوسف ضیا پاشا شود.
یوسف معلوف . [ س ُ م َ ] (اِخ )یوسف نعمان المعلوف . از روزنامه نگاران نامدار و پیشرو عرب در لبنان و امریکا بود. در سال 1897 م . در نیویورک روز...
یوسف مغربی . [ س ُ ف ِ م َ رِ ] (اِخ ) یوسف بن عبدالرحمان بیبانی ، ملقب به بدرالدین و معروف به مغربی . از محدثان و فقهای شیعه بود و شعر نیک...
یوسف مالکی . [ س ُ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی بن احمد، مکنی به ابوالفتح و ملقب به جمال الدین . مفتی مالکیان دمشق بود و در آن شهر به دنی...
آن معتکف حضرت دایم ، آن حجت ولایت ولایخافون لومة لایم ، آن آفتاب نهانی ، آن در ظلمت آب زندگانی ، آن شاه باز کونین ، قطب وقت :یوسف بن الحسین رحمةالله ع...
صاع زر یوسف . [ ع ِ زَ رِ س ُ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) کنایه از آفتاب جهان تاب است . (برهان قاطع).
پهلوان یوسف . [ پ َ ل َ س ُ ] (اِخ ) شیرازی . رجوع به یوسف شیرازی ... در حبیب السیر چ خیام (ج 4 ص 89) شود.
یوسف کشمیری . [ س ُ ف ِ ک َ / ک ِ ] (اِخ ) درویش یوسف . از شاعران قرن یازدهم بود و در سلاسل معانی و الفاظش ، پای فکر و نظر زنجیری . او راست :د...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.