یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمدجان کوسج قراباغی . متوفا به سال
1054 هَ . ق . در علم معقول از مستعدان روزگار گذشته و در فکر و سخن هم فائق اقران گشته . او راست :
خون شد دل من خوب شد این خون شدنی بود
آن به که ز بیداد تو شد چون شدنی بود.
(از فرهنگ سخنوران ) (از صبح گلشن ص 617).
و رجوع به مآخذ مندرج در فرهنگ سخنوران شود.