یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) میرزا جلال الدین اصفهانی . طبع پاکیزه اش یوسف کنعان سخندانی است . از اوست :
از تبسم لب آن غنچه دهن گویا شد
داغ دل چشم تو روشن که نمکدان واشد.
(از صبح گلشن ص 618) (از فرهنگ سخنوران ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
یوسف آباد خالصه وسط. [ س ِ ل ِ ص َ وَ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 6هزارگزی باختر ورامین ، سر ...
یوسف آباد قوام بزرگ . [ س ِ ق َ ب ُ زُ ] (اِخ ) دهی است از بخش شهریار شهرستان تهران ، واقع در 14هزارگزی باختر شهریار، سر راه شوسه ٔ فرعی علیشا...
سیامک رادمنش (زادهٔ ۲۱ ژوئیهٔ ۱۹۸۰) با نام هنری سامی یوسف، خواننده، آهنگساز، ترانهسرا و تهیهکننده ایرانی-بریتانیایی است که در ترانههایش به مضامین م...