یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) میر محمد یوسف بن حکیم میر محمدصادق . از سادات رضوی لکنهوست . ابتدا به تحصیل علم طلسمات و نیرنجات پرداخت و با قاضی محمدصادق خان در این زمینه مراسلت داشت . به سال 1247 هَ . ق . در عنفوان جوانی از این جهان رفت . از اوست :
ﷲ الحمد که محبوب دلارام رسید
رنج دوری و غم هجر به انجام رسید.
(از فرهنگ سخنوران ) (از صبح گلشن ص 618).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی بن یوسف اندلسی مغامی ازدی ، مکنی به ابوعمر. از ذریه ٔابوهریره دانشمند و فقیه مالکی از مردم مغام طلیطلةاست ....
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی شلجی . محدث است . از ابوعلی حسن بن سلیمان بن محمد بلخی روایت کرده و احمدبن عبداﷲ از وی روایت دارد. (از تاج ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی قرشی بویطی ، مکنی به ابویعقوب . دوست امام شافعی و واسطةالعقد شافعیان بود و پس از مرگ امام شافعی در درس و ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب . از انبیای معروف بنی اسرائیل و یکی از دوازده فرزند یعقوب پیغمبر بود و حسن او شهرت جهانگیر داشت . به عزیزی ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن ابراهیم البغوی ، مکنی به ابویعقوب . فقیه و محدث است . حاکم و محمدبن نجید والد عبدالملک و عبدالصمد از اهل ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن اسماعیل بن حمادبن زیدبن درهم ازدی بصری بغدادی ، مکنی به ابومحمد. از حافظان حدیث بود و کتابی در این عل...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن عبدالحق مرینی ،سلطان ناصرلدین اﷲ، مکنی به ابویعقوب . از پادشاهان دولت مرینی در مغرب اقصی بود. به سال 6...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن محمدبن علی شیبانی دمشقی ، مکنی به ابوالفتح و ملقب به جمال الدین و معروف به ابن المجاور. مورخ و عالم ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب کنانی ، ملقب به حنونة. از عیسی بن حماد زغبة روایت کرده است . (از تاج العروس ).
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب وائلی . از فقهای شیعه و از مردم نجف بود. کتاب «اصول الفقه » در دو جلد از آثار اوست . یوسف به سال 1340 هَ . ق...