یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) میر محمد یوسف بن خواجه موسی . از اولاد سیدامیر کلال و داماد معزالدین جهاندار پادشاه بود و در قلعه ٔ شاهجهان آباد اقامت داشت . پس از شکست حکومت دهلی از فرنگ در لکنهو سکنی گزید. از اوست :
توبه ام می شکند باد بهار ای ساقی !
فصل گل می گذرد باده بیارای ساقی !
پرغبار است دلم جام می ناب کجاست ؟
تا بشویم دل خود را ز غبار ای ساقی !
گرچه مستیم و خراب از می لعل تومدام
مانده در دل هوس بوس و کنار ای ساقی !
بهر یک جام مکن دار و مدار از یوسف
چون بر توست در این دار و مدار ای ساقی !
(از صبح گلشن صص 618-619) (از فرهنگ سخنوران ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۰۳ ثانیه
یوسف آباد خالصه وسط. [ س ِ ل ِ ص َ وَ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 6هزارگزی باختر ورامین ، سر ...
یوسف آباد قوام بزرگ . [ س ِ ق َ ب ُ زُ ] (اِخ ) دهی است از بخش شهریار شهرستان تهران ، واقع در 14هزارگزی باختر شهریار، سر راه شوسه ٔ فرعی علیشا...
سیامک رادمنش (زادهٔ ۲۱ ژوئیهٔ ۱۹۸۰) با نام هنری سامی یوسف، خواننده، آهنگساز، ترانهسرا و تهیهکننده ایرانی-بریتانیایی است که در ترانههایش به مضامین م...