۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
حسن عمید (زادهٔ ۱۲۸۹ در مشهد – درگذشتهٔ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸)[۱] فرهنگنویس، نویسنده و روزنامهنگار نامدار ایرانی است.[۱][۲] او نویسندهٔ فرهنگ عمید است که ا...
امید و بیم . [ اُ / اُم ْ می دُ ] (اِ مرکب ) وعده و وعید. آرزو و امید داشتن (بخاطر پاداش یافتن ) و ترس داشتن (بخاطر پادافره یافتن ) : دل دشمنا...
حبش عمید. [ ح َ ب َ ش ِ ع َ ] (اِخ ) وزیر جغتای بن چنگیز بود و افسانه های چندی راجع به سکاکی صاحب مفتاح و حبش عمید هست . رجوع بجزء 1 از ج 3...
امید گرفتن . [ اُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) امیدوار شدن . امید بستن : همه بندگان بدین نظر بزرگ که ارزانی داشت امیدهای بزرگ گرفتند. (تاریخ بی...
امید گسستن . [ اُ گ ُ س َس ْ ت َ ] (مص مرکب ) نومید شدن . (آنندراج ). مأیوس شدن . (مجموعه ٔ مترادفات ). ناامید شدن و مأیوس گشتن . (ناظم الاطباء...
امید گسلیدن . [ اُ گ ُ س ِ / س َدَ ] (مص مرکب ) امید گسستن . نومید شدن : آخر قصد من تویی غایت جهد و آرزوتا نرسد بدامنت دست امید نگسلم . سعدی .م...
امید داشتن . [ اُ/اُم ْ می ت َ ] (مص مرکب ) ۞ امیدوار بودن . امل . (فرهنگ فارسی معین ). ترجیه . (تاج المصادر بیهقی ). امید داشتن بر چیزی و یا...
در لغت به معنی نور امید می باشد.اما در اصطلاح به حرکت و عملی گفته می شود که امید کوچکی در انسان ایجاد کند
فرهنگ فارسی عمید، معروف به فرهنگ عمید، یک فرهنگ لغت یکزبانهٔ فارسی به فارسی تألیف حسن عمید است که در دو جلد به چاپ رسیدهاست. این فرهنگ شامل واژههای...
امیدافگندن . [ اُ اَ گ َ دَ ] (مص مرکب )... در چیزی و بر چیزی ؛ چشم داشتن و بر آن چیز نگران بودن . (ازناظم الاطباء). امید بستن . امیدوار شدن :...