فاطمه
نویسه گردانی:
FAṬMH
رجوع شود به [dehkhodaworddetail-efc1a72cae57403a87935c934d5bc986-fa.html فاطمة]
واژه های همانند
۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر ابوحبیش بن عبدالمطلب قرشی تیمی صحابی است . (از الاصابه ج 8).
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر احمدبن ابراهیم طبری . از زنان محدث که در سال 770 هَ . ق . درگذشته است . (از خیرات حسان اعتمادالسلطنه ص 9).
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر احمدبن سلطان صلاح الدین ایوبی . به روایت فقه و حدیث در زمان خود مشهور بود. زندگانیش میان سالهای 597 و 678 هَ ...
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر احمدبن علی ساعاتی که در فقه عالم بوده و کتاب مجمعالبحرین را به خط نستعلیق خوش نوشته است . (از خیرات حسان ...
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر احمدبن محمد حلبی . سیده ای است محدثه که بین سالهای 732 و 813 هَ . ق . زندگی کرده است . این زن در شهر حلب تدر...
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر اسدبن هاشم بن عبدمناف هاشمی ، مادر علی و برادرانش . گویندپیش از هجرت به مدینه آمد و در آنجا مرد. رجوع به الاصا...
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر المثنی که بزرگان عرفا او را دارای مقام ولایت دانسته اند. و جامی بنابه کتاب نفحات الانس سالها خدمت او کرده در...
فاطمة. [ طِ م َ ](اِخ ) دختر جنیدبن عمروبن عبدشمس و همسر عباس بن عبدالمطلب ، عموی پیغمبر. رجوع به الاصابه ج 8 ص 161 شود.
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر حسن ، مادر امام محمدباقر است . رجوع به حبیب السیر چ سنگی ج 1 ص 208 شود.
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر حسن بن علی اقرع ، مکنی به ام فضل . در سال 480 هَ . ق . در بغداددرگذشت . خطش نیکو بود. (از الاعلام زرکلی ج 2 ص 76...