اجازه ویرایش برای همه اعضا

قلعه

نویسه گردانی: QLʽH
قلعه در سنسکریت کله تره kalatra و به معنی پشتیبان دلنشین، بچه دان یا رحم مادر است؛ یعنی جایی است که از ساکنان خود همانند رحم مادر نگهداری می کند؛ کله تره بعدها در پارسی کلات گفته شد و به عربی قلعه خواندند. فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
قلعه ٔ تل . [ ق َ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) این قلعه از بنای محمدتقی خان بختیاری از قوم چهارلنگ است که معاصرفتحعلیشاه بوده است . (جغرافیای غرب...
قلعه تبر. [ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) بر سه فرسنگی شیراز است به طرف جنوب مایل به مشرق و بر کوهی است که به هیچ کوه پیوسته نیست و بر آنجا چشمه...
قلعه تپه . [ ق َ ع َ ت َپ ْ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 32500گزی مهاباد و 12500گزی خاور شوسه ٔ...
قلعه تپه . [ ق َ ع َ ت َپ ْ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد، واقع در 10هزارگزی جنوب خاوری بجنورد و 4هزارگزی ...
قلعه ترک . [ ق َ ع َ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری هرسم و جنوب خاوری شاه...
قلعه پرز. [ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) یکی از قلاع و استحکامات تنکابن که نزدیک سیاه ورز است . رجوع به ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 47 شود.
قلعه پرگ . [ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) قلعه ٔ بزرگ و محکمی است و بجنگ نتوان ستدن . هوای آن گرم است . رجوع به فارسنامه ٔ ابن بلخی چ کمبریج ص 1...
قلعه پری . [ ق َ ع َ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 12هزارگزی جنوب الیگودرز کنار راه مالرو چشمه ...
قلعه پشه . [ ق َ ع َ پ َ ش ِ ] (اِخ ) از دههای تنکابن است . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 145).
قلعه برج . [ ق َ ع ِ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 71هزارگزی جنوب خاوری فریمان و 10هزارگزی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.