۱۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
عضویت یافتن . [ ع ُ وی ی َ ت َ ] (مص مرکب ) کارمند اداره یا وزراتخانه یا بنگاه یا انجمن و یا حزبی شدن . عضو شدن . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع...
عمارت یافتن . [ ع َ / ع ِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) آباد گشتن . آبادی یافتن . آبادان شدن : بزهد و طاعت یابد عمارت و نزهت دل معطل مانده شده خراب ...
شهادت یافتن . [ ش َ دَ ت َ ] (مص مرکب ) کشته شدن در راه حق . شهید گشتن در راه حقیقت : اگر کشته شوم رواست در طاعت خداوند خویش شهادت یابم ...
زینهار یافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) امان وپناه یافتن . در امن و امان قرار گرفتن : گر ایدون که یابم به جان زینهارمن این رنج بردارم از شهری...
رهایی یافتن . [ رَ ت َ] (مص مرکب ) خلاص شدن و آزاد شدن و نجات یافتن . (ناظم الاطباء). تخلص . (منتهی الارب ). تملس . جَستَن . خلاص شدن . مستخل...
رعایت یافتن . [ رِ ی َ ت َ ] (مص مرکب ) رعایت شدن . مراعات گردیدن . ملاحظه شدن . (یادداشت مؤلف ) : هر گاه که این دو طرف به واجبی رعایت ...
آرامش یافتن . [ م ِ ت َ ] (مص مرکب ) آرام شدن . آرام گرفتن .
رسمیت یافتن . [ رَ می ی َ ت َ ] (مص مرکب ) قابلیت اجرا یافتن . قابلیت اجرا پیدا کردن . صورت قانونی پیدا کردن . قانونی و منظم شدن . برطبق قان...
روایی یافتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رواج و رونق حاصل کردن . (ناظم الاطباء). گرمی و رونق پیدا کردن . رایج شدن . روایی گرفتن : متاع از مشتری...
روزگار یافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) عمر دراز یافتن : مخالفان را یک روز روزگار مده که اژدها شود ار روزگار یابد مار. مسعود رازی .وی را... نظیر نبود....