مهر
نویسه گردانی:
MHR
مهر. (مِ. ا. فا.) محبت و رأفت، مهربانی؛ خورشید؛ (در گاه شماری) ماه هفتم از سال شمسی ؛ روز شانزدهم از هر ماه شمسی در ایران باستان؛ (در عرفان) محبت به اصل خود با علم و آگاهی از یافت مقصد.
واژه های همانند
۸۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
مهر جم . [ م ُ رِ ج َ ] (اِخ ) مهر سلیمان . (آنندراج ). مهر جمشید. خاتم و انگشتر جمشید. در حقیقت مراد از آن خاتم سلیمان است . در اسطوره های ایران...
مهر خم . [ م ُ رِ خ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از سکوت و خاموشی است . مُهرِ جَم نیزآمده است و مُهرِ فَم هم ، و این اخیر صحیح است یع...
مهر خدا. [ م ُ رِ خ ُ ] (ص مرکب ) کنایه ازباکره . (آنندراج ). || (اِ مرکب ) بکارت .
مهر زدن . [ م ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) ممهور ساختن . مهر کردن .
مهر موم . [ م ُ رِ م ُ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مهری که از موم سازند. (آنندراج ). مهر و موم . رجوع به مهر و موم ذیل مهر شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
در حالت ترکیبی به معنایی توصیفی مهر باستانی و بر گرفته از ایین های زردشتی و ایرانی است.
همچنین شاخه ای از اهالی تهران به این نام خانوادگی اشتهار دارن...
کسی که در دوستی بسیار خوب است-دوست خوب-کسی که خوب محبت می ورزد