هیات
نویسه گردانی:
HYAT
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
نیکایا (سنسکریت: نیکایَ)
شِرنی (سنسکریت: شْرِنی)
وِرات (سنسکریت: وْراتَ)
شانْد shãnd (کردی)
لیژن (کردی: لیژنه)
واژه های همانند
۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: فراشم اژوان ferāŝm-ežvān فراشم، پهلوی: frāŝm: تجدید اژوان: حیات (سغدی) ***فانکو آدینات 09163657861
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
هیاط و میاط. [ طُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) اضطراب و رفت و آمد. هم فی هیاط ومیاط؛ أی اضطراب و مجی ٔ و ذهاب . (اقرب الموارد).- عام هیاط میاط...
سایه خفت نخل حیات . [ ی َ / ی ِ خ ُ ت ِ ن َ ل ِ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از مهتر زکریا که از دست قوم گریخته به اغوای شیطان در ت...
آدانسونیا یا بائوباب (نام علمی Adansonia) که بخاطر شکل میوه هایش به درخت"موش مرده"نیز شهرت دارد، هشت گونه شناخته شده دارد که شش گونه از این ...