اجازه ویرایش برای همه اعضا

مهمد

نویسه گردانی: MHMD
اگر به‌ناچار حرفی عربی بر زبان رانند آن را به مخرجی نزدیک ببرند، یا سوی حرفی که طعمی از آن عربی به آن داده باشند، چنان‌که حاء را به هاء برمی‌گردانند و به جای محمد می‌گویند مهمد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۰ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن طاهربن بهرام سجستانی . رجوع به ابوسلیمان محمدبن ... منطقی و تاریخ الحکماء قفطی و تاریخ علوم عقلی در تمدن...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن طاهربن عبداﷲبن طاهر ذوالیمینین . پنجمین حکمران از آل طاهر و آخرین آنان (248 - 259 هَ . ق ). رجوع به آل طا...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن طاهر... رجوع به رضی و سیدرضی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن طاهربن علی مقدسی . رجوع به ابن القیسرانی محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن طرخان فارابی . رجوع به ابونصر فارابی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ططر... رجوع به ناصرالدین محمدبن ططر شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن طفج . رجوع به اخشید محمدبن ابومحمد طفج فرغانی و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 5 صص 56 - 63 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن طلحةبن عبیداﷲ قرشی تیمی . پدرش او را نزد پیامبر اسلام آورد. رسول (ص ) او را محمد نام گذارد و به ابوالقاسم ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن طیب . رجوع به باقلانی ابوبکر محمدبن طیب ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن طیب بن محمد بصری . رجوع به ابن باقلانی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.