مهمد
نویسه گردانی:
MHMD
اگر بهناچار حرفی عربی بر زبان رانند آن را به مخرجی نزدیک ببرند، یا سوی حرفی که طعمی از آن عربی به آن داده باشند، چنانکه حاء را به هاء برمیگردانند و به جای محمد میگویند مهمد.
واژه های همانند
۱,۰۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۳ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن کیزانی ... رجوع به ابن کیزانی محمدبن ابراهیم ... و وفیات الاعیان ج 4 ص 461 و 462 ترجمه ٔ شماره 678 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن کیسان ... رجوع به ابن کیسان ابوالحسن محمدبن احمد و الاعلام زرکلی ج 3 ص 845 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن لره . رجوع به ابن لره محمد اصفهانی ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ماجه ... رجوع به ابن ماجه ابوعبداﷲ محمدبن یزید... قزوینی وابوعبداﷲ... و وفیات الاعیان ج 4 ص 279 چ بیروت ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن مبارک ... رجوع به ابن الخل ابوالحسن محمدبن مبارک ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن مبشربن ابوالفتوح نصربن ابویعلی بن ابوالبشائربن ابویعلی بن مبشر. از فضلا و علمای ریاضی است که در نجوم و...
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن محرزبن محمد وهرانی ، ملقب به رکن الدین (یا جمال الدین ) و مکنی به ابوعبداﷲ (وفات 575 هَ . ق .). یکی از فضلا...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ ) ابن محمد... رجوع به ابن جهیر فخرالدوله ... و ابونصر محمدبن محمدبن جهیر و وفیات الاعیان چ بیروت ج 5 صص 127 - 134...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن محمد...رجوع به ابن علقمی ابوطالب ... محمدبن محمد... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. رجوع به ابن نباته قاضی جمال الدین ابوبکر محمد... شود.