جامی پوربها. [ ب َ ] (اِخ ) رجوع به پوربهای جامی شود.
جامی خراسانی . [ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) همان احمد جام ، یا پیر جام یا جامی ژنده پیل است . رجوع به احمدبن ابی الحسن بن محمد شود.
پوربهای جامی . [ ب َی ِ ] (اِخ ) از شعرای معروف خراسان ، مردی مستعد و فاضل بود. آباء و اجداد او قضات ولایت جام بوده اند و اومردی خوش طبع بود،...
جامی ژنده پیل . [ ژَ دَ ] (اِخ ) همان احمد جام یا جامی خراسانی است . رجوع به احمدبن ابی الحسن بن محمد... شود.
نورالدّین عبد الرّحمن بن احمد بن محمد معروف به جامی (۲۴ آبان ۷۹۳- ۲۷ آبان ۸۷۱)، (۲۳ شعبان ۸۱۷ – ۱۷ محرم ۸۹۸ ه ق) ملقب به خاتم الشعرا شاعر، موسیقیدان...
عمادالدین جامی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن احمدبن محمد دشتی اسپهانی ، متخلص به جامی . شاعر و ادیب مشهور قرن نهم هَ . ق . لقب ...
ناصرالدین جامی . [ ص ِ رُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) (خواجه ...) عبدالعزیز جامی ، از علمای ولایت جام است و به سال 920 هَ . ق . درگذشته . مؤلف حبیب ال...
نظام الدین جامی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) ابوالمعالی . ۞ از دبیران و شاعران اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم است ، عوفی آرد: «در آن وقت ...