شهاب
نویسه گردانی:
ŠHAB
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: اولکا ūlkâ (سنسکریت) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن هائم مصری قدسی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) لقب یاقوت حموی مؤلف معجم الادباء و معجم البلدان . رجوع به یاقوت شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن یحیی بن ابی بکر التلمسانی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن یحیی بن فضل اﷲ عمری عروی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن یحیی بن محمد کرمانی و ابن فضل اﷲ شهاب الدین ابوالعباس شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن یوسف بن ابراهیم اذرعی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْدی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن یوسف بن عبدالدائم شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن یوسف بن محمدبن احمد شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن یوسف بن محمدبن احمد ازهری میقاتی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن یوسف بونی شود.