اجازه ویرایش برای همه اعضا

حُسن

نویسه گردانی: ḤSN
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۲ ثانیه
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان در 24هزارگزی خاور نهرآب و 2هزارگزی شمال راه فرعی سنجا...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان در 14هزاروپانصدگزی خاور مرزبانی و کنار راه عمومی کرم بست...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان در 13هزارگزی شمال سنقر و 2 کیلومتری باختر راه فرعی سنقر ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شراء بخش سیمینه رود شهرستان همدان در 30 هزارگزی شمال خاوری همدان و یک هزارگزی خاور شوس...
حسن آباد.[ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت کوه گلپایگان در 27 هزارگزی جنوب باختری گلپایگان و نه هزارگزی باختر راه مالرو ولیت بار خبگ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان همت آباد شهرستان بروجرد. در 18 هزارگزی جنوب بروجرد و 3 هزارگزی خاور راه بروجرد به درود. جلگه و...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرگاه بخش ولیان شهرستان خرم آباد در 13 هزارگزی باختر ماسور و دوهزارگزی جنوبی راه شوسه ٔ خرم ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بختن سلسله ٔ شهرستان خرم آباد در دوهزارگزی جنوب خاوری الشتر و دوهزارگزی جنوب خاوری را...
حسن آباد.[ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش بافت شهرستان سیرجان در دوهزارگزی جنوب بافت و یک هزارگزی جنوب راه فرعی بافت به سیرجان . جلگه ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل در 14هزارگزی شمال خاوری بیجار و هشت هزارگزی راه مالرو ده دوست محمد به زا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.