نگار
نویسه گردانی:
NGAR
نگار. (اِ) بت. (برهان قاطع) (غیاث اللغات) (جهانگیری ) (رشیدی) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). صنم. (برهان قاطع) (غیاث اللغات) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). فخ. چیزی که بت پرستان دارند. (فرهنگ خطی ) : زند خیمه آنگه بدان مرغزار ابا صد کنیزک همه چون نگار. فردوسی . || کنایه از محبوب و معشوق و شخصی است که او را بسیار دوست دارند. (برهان قاطع). معشوق. محبوب. (غیاث اللغات ). مجازاً معشوق ۞. (آنندراج ). به کنایه و مجاز بر خوب رویان اطلاق کنند. (از جهانگیری ). نگاری . محبوب خوب رو. یار زیبا: بتا نگارا از چشم بد بترس و مکن چرا نداری با خود همیشه چشم پنام . شهید.
واژه های همانند
۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نگار جواهریان (زادهٔ ۲۲ دی ۱۳۶۱) بازیگر تلویزیون و سینما اهل ایران است. او برای فیلم طلا و مس (۱۳۸۸) برندهٔ جایزهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول ...
خوش نقش و نگار. [ خوَش ْ / خُش ْ ن َ ش ُ ن ِ ] (ص مرکب ) خوش آب و رنگ . خوش رنگ . خوش ترکیب از جهت رنگ .
کار چون نگار شدن . [ چ ُ ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) (مص مرکب ) کنایه از رونق و نظام یافتن کار. کار چون زر شدن . (آنندراج ) : هر کس که بفرمان تو...
اینستاگرام= Instagram= لحظه نگار،ترکیب/ملقمه ای است ای از «دوربین آنی» و «تلگرام=دورنگار». این برنامه سیستم عامل موبایل= iOS از طریق اپ استور در 6 اکت...