سوفی
نویسه گردانی:
SWFY
اهل علم,اسم خاص, مشتق شده از سوف به معنای دانش
واژه های همانند
۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صوفی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در28 هزارگزی شمال باختری درمیان و 3 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ ...
صوفی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان زاوه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، واقع در 40000 گزی خاور تربت حیدریه سر راه شوسه ٔ عمومی باخرز به ...
صوفی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه ، واقع در 35 هزاروپانصد گزی خاور قره آغاج و 32 هزارگزی ...
صوفی افکن . [اَ ک َ ] (نف مرکب ) از پا درافکننده ٔ صوفی . مست کننده ٔ صوفی . آنچه صوفی را از خود بیخود کند : می صوفی افکن کجا میفروشندکه در تابم...
گنبد صوفی . [ گُم ْب َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نصرآباد بخش مرکزی شهرستان قصرشیرین که در 12000گزی جنوب خاوری قصر، کنار راه شوسه ٔ قصرگ...
صوفی علی . [ ع َ ] (اِخ ) (شیخ ...) در سلک اعاظم مریدان شیخ زین الدین خوافی بود و بر ادای وظائف طاعات و عبادات مراقبت داشت و جمعی کثیر از...
صوفی کانی . (اِخ ) دهی است از دهستان برادوست بخش صومای شهرستان ارومیه ، واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری هشتیان ... هوای آن سردسیر و سالم اس...
صوفی کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فرورق بخش حومه ٔ شهرستان خوی ، واقع در 25 هزارگزی شمال باختری خوی و شش هزار و پانصد گزی جنوب ...
صوفی محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلیجان شهرستان شهسوار، واقع در 3 هزارگزی جنوب باختری شهسوار و 1 هزارگزی راه فرعی شه...
صوفی مشرب . [ م َ رَ ] (ص مرکب ) صوفی روش . صوفی مسلک . آنکه به طریق صوفیان رود. رجوع به صوفی و صوفیه شود.