۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۲.۹۱ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اوچ قرابهادر (شیخ ...). وی از امیرزادگان بود، و در ذی حجه ٔ سال 808 هَ. ق . امیر سیدخواجه ، با او و برادرانش و تیمور ملک...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اویس ایلکانی (شاهزاده شیخ ...). رجوع به علی بن سلطان اویس ایلکانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اَیدُغدی . فقیه حنبلی ، اهل دمشق و ترکی الاصل . او را فرهنگی است در شرح حال شیوخ خود. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 42 از...
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن ایدمربن علی جلدکی ، ملقب به عزیزالدین . رجوع به علی جلدکی (ابن محمدبن ایدمر...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ایرنجین (امیر شیخ ...). پدر او امیر ایرنجین ، پدر یکی از زنان سلطان ابوسعید بهادرخان بود، و چون با ابوسعید از در مخالف...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ایل ارسلان قریب ، معروف به حاجب بزرگ . از بزرگان امرای سلطان محمود غزنوی . رجوع به حاجب (علی بن قریب ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ایوب قدسی شافعی ، ملقب به علاءالدین . رجوع به علی قدسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن بابویه ، علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن بابویه . رجوع به ابن بابویه و علی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن باجی ، مکنی به ابوالحسن . تابعی است و ابن ابی عروبة از او نقل کند. و نیز رجوع به ابوالحسن (علی بن باجی ) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن باکو، علی بن محمدبن عبداﷲ، مکنی به ابوعبداﷲ و مشهور به ابن باکو. از عرفای نیمه ٔ اول قرن پنجم هجری . رجوع به علی...