اجازه ویرایش برای همه اعضا

علئ

نویسه گردانی: ʽLʼ
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۳.۷۹ ثانیه
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن هارون بن عیسی بن هارون بغدادی شافعی ، مکنّی به ابوالخطاب . قاری و نویسنده و لغوی و ن...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحیم بن حسن بن عبدالملک بن ابراهیم سلمی عباسی رقی بغدادی ، مشهور به ابن عصار و مکنّی به ابوا...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن علی بن جابر مغربی بغدادی ، ملقب به تقی الدین . رجوع به علی مغربی شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن وصیف بغدادی ، مشهور به ناشی اصغر. رجوع به ناشی ءالاصغر (علی بن عبداﷲ...) شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن ابی رافع. منجم و از ندمای خلیفه بود. و در سال 352 ه...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بغدادی سویدی . رجوع به علی سویدی شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالمحسن بن دوالیبی بغدادی شامی حنبلی ، مکنّی به ابوالمعالی و ملقّب به عفیف الدین . رجوع به علی ...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالواحد بغدادی ، مشهوربه صریعالدلاء و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به صریعالدلاء و نیز رجوع به علی (اب...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲ دقیقی بغدادی ، مشهور به دقاق و مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به ابوالقاسم (علی بن عبیداﷲ دقاق ) ...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبیده ٔ ریحانی بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی ریحانی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.