اجازه ویرایش برای همه اعضا

بن

نویسه گردانی: BN
Bon در لهجه پارسی غور به معنی انتهای روده که در سوراخ مقعد وکون قرار دارد . و در زمان استحمال دارو های شیاف و دارو در داخل بن قرار می گیرد ،
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
آب بن . [ ب ِ ب ُ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سادآوران . و آن چیزی است چون صمغ که در بیخ درخت گردکان کهنه و مجوف یابند.
کله بن . [ ک َ ل ِ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کیاکلاست که در بخش مرکزی شهرستان شاهی واقع است و 410 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
خانه بن . [ ن َ ب ُ ] (اِخ ) نام کوهی است در مازندران . رابینو در پاراگراف 31 یادداشتهای خود این نقطه را درجزء نام یک عده کوه ذکر می کند. ...
مرداب بن . [ م ُ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش رودسر شهرستان لاهیجان . در 3هزارگزی جنوب رودسر، در جلگه ٔ مرطوب معتدل هوائی واقع...
انجیره بن . [ اَ رَ ب ُ ] (اِخ ) یکی از چشمه های آب گرم رامسر (سخت سر) است که حرارت آن 98 درجه ٔ فارنهایت است . (از ترجمه سفرنامه رابینو ص...
تنن له بن . [ ت ُ ن ُ ل ِ ب َ ] (اِخ ) ۞ تنن . یکی از شهرهای عمده ٔ ایالت ساووای علیا است که در ادوار پیشین پایتخت شابله ۞ بود. این شه...
پلمبیرل بن . [ پْل ُ / پ ُ ل ُ ی ِ ل ِ ب َ ](اِخ ) ۞ نام کرسی بخشی در ایالت وُژ از شهرستان اپی نال دارای 1659 تن سکنه و راه آهن و آبهای ...
لامالو له بن . [ لو ل ِ ب َ ] (اِخ ) ۞ نام بخشی از هِرُلت ولایت بِزیه بفرانسه . دارای راه آهن و 1020 تن سکنه .
شاه غازی بن . [ ب ُ ] (اِخ ) نام یکی از محله های عمده ٔ ساری است . (سفرنامه ٔ مازندران رابینو ترجمه ٔ فارسی ص 81 و بخش انگلیسی ص 54).
ابراهیم بن بنان . [ اِ م ِ ن ِ ب َ ] (اِخ ) طبیب خاص معتصم باﷲ عباسی ، برادر سلمویةبن بنان . هر دو برادر عیسوی بودند و خلیفه به آنان اعتماد ب...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵۴ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.