اجازه ویرایش برای همه اعضا

بن

نویسه گردانی: BN
Bon در لهجه پارسی غور به معنی انتهای روده که در سوراخ مقعد وکون قرار دارد . و در زمان استحمال دارو های شیاف و دارو در داخل بن قرار می گیرد ،
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۶ ثانیه
ابراهیم بن الاستاد. [ اِ م ِ نِل ْ اُ ] (اِخ ) ملقب به تاج الدین . رجوع به ابن الاستاد شود.
گردان شاه بن سلغر. [ گ َ هَِ ن ِ س ُ غ ُ ] (اِخ ) شانزدهمین سلطان از جمله سلاطین هرموز مطابق شاهنامه ٔتورانشاهی . رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1...
رستم بن علاءالدوله . [ رُ ت َ م ِ ن ِ ع َ ئُدْ دَل َ ] (اِخ ) علی بن شهریار. از ملوک طبرستان . رجوع به حبیب السیر چ سنگی ج 1 ص 347 و چ خیام ج...
کوشیار بن لَبّان جیلی (۳۳۰ـ۴۱۰ق) ریاضی‌دان و منجم ایرانی. اهل گیلان بود و به زبان عربی می‌نوشت. وی سهم چشمگیری در اعتلای مثلثات داشته است. کوشیار مطال...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قاسم بن هارون الرشید عباسی، فرزند‌ هارون الرشید عباسی و برادر امین و مامون بود که پدرش در سال ۱۸۷ ق او را به جنگ با روم فرستاد. او سرانجام به سال ۲۰۸ ...
ابوالمغیث عبدالله بن احمد بن ابی طاهر مشهور به حسین بن منصور حلاج (کنیه: ابوالمغیث) صوفی، شاعر و عارف ایرانی قرن سوم هجری بود. او در ۲۴۴ هجری به دنیا ...
ولید بن مغیره مخزومی، یکی از بزرگان و اشراف قریش در مکه، در زمان جاهلیت و پدر خالد بن ولید بوده است. او را از حکام عرب هم‌عصر با پیغمبر اسلام و از دشم...
رستم بن شاه اردشیر. [ رُ ت َ م ِ ن ِ اَ دَ ] (اِخ ) رستم بن اردشیر. رجوع به همین ماده شود.
شاه بن شجاع کرمانی . [ هَِ ن ِ ش ُ ع ِ ک ِ ] (اِخ ) مکنی به ابی الفوارس . از شاهزادگانی بود که زهد پیش گرفت و مردی بافراست و پرهیزگار بود. وی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.