تو پاچه کردن

1-جنس و کالایی را به کسی انداختن، قالب کردن، گرانتر از قیمتش فروختن، چیز خراب و ناقص و از تاریخ گذشته را فروختن و دادن. مثال : فلان جنس را بعنوان جنس امسال توی پاچه ات کردن. 2- تحمیل کردن چیزی یا کسی بر دیگران. مثال: بدترین استاد را توی پاچمان کردند.

آیا کسی میداند ریشه و یا وحه تسمیه این اصطلاح چیست و یا چه داستانی پشت این عبارت است ؟

بله وجه تسمیهش یه مقدار بی تربیتیه! دقت بفرمایین چه چیزی تو پاچه یه آدم ممکنه وارد بشه!! شما یادتون نمیاد ما سالها پیش از این واژه به دید بی تربیتی می نگریستیم ولی کم کم به خاطر مصرف زیادش اون دیدش از یادها رفت. ظاهرا کلمه "با کسی حال کردن" هم از همین دسته بوده و قبلا به هدف دیدگاه اونجوری استفاده می شده ولی الآن مورد مصرفش شامل خوش بودن با کسیه!

معنی پاچه میشه (از زانو تا کف پا) (قسمت پایین شلوار) ... هیچکدومشون معنیه بدی نمیده ولی از یک کلمه نا مربوط در دوره ای برای پوشش الفاظ بد مورد نظر استفاده شده (شایدهم ما دوست داریم فکر کنیم اون معنی را زمانی میداده) . با توجه به اصطلاحات (پاچه بزی) (پاچه خوار) (کله پاچه (: ) فکر میکنم معنی اصلی کلمه در قدیم بیتربیتی نبوده باشد. اگر هم باشد عدم استفاده از این اصطلاح جالب مثل این است که یک نفر به اسم 12 جنایتی کرده و دیگه هیچ اسمی به نام 12 ثبت و روی افراد گذاشته نشود.

با سلام و ادب با عنایت به اینکه واژه "پاچه" بیشتر برای چهارپایان سم دار(گاو، گوسفند، بز و...) بکار برده میشه نه برای انسان و برای درست کردن(کز دادن موها و جدا سازی سم ها) کله و پاچه از سیخ داغ و هستوم استفاده می کردند و مخصوصا" برای کندن سم ها از پاچه، حسابی سیخ را در آتش سرخ می کردند و مکررا لای پاچه ها میکردند تا سم ها از پاچه جدا شوند، این مثل کنایه از داغ گذاشتن و یا اصطلاحا نقره داغ گذاشتن است. مثل؛ "کرد تو پاچه مون" یعنی؛ حسابی سوزاندن و داغ گذاشتن و این مثل بیشتر در معامله ها بکار برده میشه و حد اعلای سودجویی فروشنده را نشان میده. با تشکر