اجازه ویرایش برای همه اعضا

کلمه

نویسه گردانی: KLMH
کلمه . [ ک ُ م ِ ] (اِخ ) دهی از توابع بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر است و حدود 1000 تن سکنه دارد. در آنجا سیاب محلی که سی رود کوچک به آن میریخته وجود داشته.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
کلمح . [ ک ِ م ِ ] (ع اِ) خاک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). خاک و گرد و غبار. (ناظم الاطباء).
کلمة. [ ک َ ل ِ م َ ] (ع اِ) یک سخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن . لفظ. کلام . (ناظم الاطباء). کَلمَه . (اقرب الموارد). سخن . یک سخن . (یاددا...
کلمة. [ ک ِ ل َ م َ ] (ع اِ) سخن و لفظ و کلمه و کلام . (ناظم الاطباء). ج ، کِلَم . (ناظم الاطباء).
کلمة. [ ک ِ م َ ] (ع اِ) سخن . لفظ. کَلِمَه . ج ، کلمات . (ناظم الاطباء). کَلِمَه . (منتهی الارب ). و رجوع به کَلِمَه شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.