زری
نویسه گردانی:
ZRY
زری پارچه ای است بافته شده از زر؛ تارو پود این پارچه از ابریشم وگلابتون است . علاوه بر جنس الیاف ، رنگرزی گیاهی و اصالت طرح و نقش زری موجب شده است که این محصول هنری ارزشمند و منحصر به فرد جایگاه ویژه ای را درهنرهای سنتی ایران به خوداختصاص دهد.پارچه زری در انواع گوناگون : لُپه باف ، دارایی و اطلسی بافته می شود . بته جقه ای ، اسلیمی ، اسلیمی ماری ، اسلیمی ماری ، اسلیمی درهم ، گلهای افشان ، ماهی درهم ، مناظر بزم رزم و شکارگاه رایج ترین نگاره ها در پارچه زری هستند .
مخمل پارچه ای است که از نخ ابریشم یا پنبه و گاه با تارو پودی از زر وسیم تهیه می شود و یک روی آن صاف و روی دیگرش دارای پُرزهای کوتاه ، متراکم و لطیف است . مخمل به دوگونه ساده وبرجسته بافته می شود.
تاریخچه
ایران از نظرپیدایش و سیر تحول و تکامل پارچه های منقوش یکی از برجسته ترین ملل جهان است . نخستین شواهد تاریخی مربوط به هزاره پنجم قبل از میلاد درناحیه سه گابی ( سگابی) کردستان است که در ظروف محتوی اجساد کودکان ، قطعات پارچه یافت شده است .
درهزاره سوم قبل ازمیلادازحفاریهای تپه حصاردامغان وشوش (خوزستان)بقایای پارچه هایی که درون مقابروجودداشته یابه دوراشیاء پیچیده شده،همینطورابزارنساجی ماننددوک نخ ریسی و میله مفرغی مخصوص پارچه بافی بدست آمده است .
هخامنشیان دربافت پارچه های پشمی نرم و لطیف مشهور بوده اند. بافت پارچه هایی که درمتن عناصر تزئینی آنها نخهای گلابتون به کار می رفت را به دوهزارسال پیش نسبت داده اند . در دوره ساسانی پارچه بافی ایران شهرت جهانی پیدا کرد.تأثیرهنرپارچه بافی چین،تکمیل آن به وسیله پارچه بافان ایرانی وانتقال روشهای جدید درچله کشی دستگاه نساجی و بافت از راه ایران به ایتالیا و شمال اروپا دراین دوره صورت گرفت . در دوره اسلامی نقوش حیوانات مانن شیر ، عنقا و عقاب که زربفت شده اند بخصوص از دوره سلجوقی به بعد رایج شد .
از پارچه هایی که درقروت اولیه اسلامی از تارو پود ابریشم و زر ونقوش رنگین بافته می شد می توان به : نگار ، طراز ، ملحم ، سقلاطون ، قصب ، مثقل اشاره کرد . دردوره ایلخانیان کارخانه متعدد پارچه بافی درتبریزشیراز ، شوشتر ، نیشابور و طوس وجود داشت و استادان پارچه بافی دربافت پارچه های اطلس ، زربفت و زرکش مهارت داشتند و پارچه های ابریشمی گیلان ، خراسان ، یزد و کرمان بسیار نفیس وگرانبها بود .
درقرن دهم هجری بافته های کارخانه های پارچه بافی نیشابور ، اصفهان ، شوشتر ، شیراز ، کاشان بخصوص یزد دارای ارزش فوق العاده ای بود . پارچه های ابریشمی ، مخمل ، زرباف و پارچه های قلمکار پنبه ای این کارگاهها شهرت داشت .
در دوره صفویه پارچه های زرو سیم باف بخصوص برای لباس بانوان و تزئین معماری داخلی اندرون منازل به کار می رفت . شاه عباس صفوی تمامی هنرمندان زری باف را برای تأسیس کارگاه های زری بافی به اصفهان دعوت کرد که موجب بافت پارچه هایی ارزشمند و متنوع گردید.پارچه های ابریشمی زرباف دارای انواعی چون " پارچه زرباف یک رو " ، " پارچه زرباف دو رو " و " مخمل زرباف " نقشدار بود که در رنگهای متنوع بافته می شد .
در دوره قاجار به دلیل استقبال از منسوجات ماشینی خارجی ، از میزان تقاضای پارچه های ایرانی کاسته و کارگاههای پارچه بافی رونق گذشته خود را ازدست داد . با این حال بافت چارچه های مخمل و زری ، ترمه و شال در یزد ، کاشان و کرمان ادامه یافت .
در دوره پهلوی نشان کمتری از کارگاههای سنتی پارچه بافی در دست است و پارچه هایی چون ترمه و مخمل توسط ماشین های اتوماتیک نساجی بافته می شد که تاکنون نیز به همین منوال ادامه دارد . در بررسی تاریخی هنر مخمل و زری بافی دراین دوره با نام "استاد محمد خان نقشبند" که به بازسازی مجدد کارگاه مخمل و زری بافی (درسال 1305 شمسی ) به طریق سنتی همت گماشت ، آشنا می شویم . استاد محمد صادق و نواده اش استاد حبیب اله طریقی کار وی را ادامه دادند . هم اکنون آنچه بعنوان کارگاههای سنتی مخمل و زری بافی برجای مانده منحصرا" زیر نظر سازمان میراث فرهنگی کشور درشهرهای تهران ، کاشان و یزد به بافت پارچه های اصیل ونفیس اشتغال دارند .
واژه های همانند
۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
زری خوشکام یا زهرا حاتمی (زادهٔ :۱۳۲۶ خورشیدی در تهران)، بازیگر زن سینما و تلویزیون در سالهای قبل از انقلاب، همسر علی حاتمی کارگردان برجسته سینما و ما...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
چاه قلعه زری . [ ق َ ع َ زَ] (اِخ ) شهرستان بیرجند که در 114 هزارگزی باختر شوسف و 15 هزارگزی جنوب باختری بصیران واقع شده . جلگه و گرمسیر اس...
ذری . [ ذَ ] (ع ص ) زرع ذری ؛ کشت تخم انداخته . یعنی زمین بذرافشانده .
ذری . [ ذُ را ] (ع اِ) ج ِ ذِروَة و ذُروَة.
ذری . [ ذُ را ] (ع اِ) آنچه برافتد از چیزی .
ذری . [ ذَرْی ْ ] (ع مص ) ذری ریح تراب را؛ بردن باد خاک را. دامیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (مجمل اللغة). || ذری خرمن ؛ برباد کردن آ...
ذری . [ ذَ ری ی / ذِرْ ری ی ] (ع ص ) شمشیر بسیارآب . || (اِ) آب و جوهر شمشیر.
ذری ٔ. [ ذَ ] (ع اِ) ستر. پرده . حجاب . || گرداگرد سرای . (مهذب الاسماء). || پیشگاه . آستان در و نواحی آن . || آنچه بر باد داده شود. || ...