فتنه
نویسه گردانی:
FTNH
برنامه ریزی و اجرای آن برای بر هم زدن آرامش، نقض قوانین اجتماعی، دینی و یا اخلاقی.
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
فطنة. [ ف ِ ن َ ] (ع مص ، اِمص ) فطنت . زیرکی و دانایی و تیزخاطری . (منتهی الارب ). حذاقت و فهم . مقابل غباوة. ج ، فِطَن . (از اقرب الموارد). د...
فطنة. [ ف َ طِ ن َ ] (ع ص ) زن زیرک و تیزخاطر و ماهر در امور. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به فَطِن شود.