سرور
نویسه گردانی:
SRWR
دانشنامه رایانه: خدمات دهنده
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
صرور. [ ص َ ] (ع ص ) حج ناکرده . || مردی که گرد زن نگردد. (منتهی الارب ).
ثرور. [ ث ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ثَرّة.
ثرور. [ ث َ ] (ع مص ) ثرّ. ثرارت . ثرورت . ثرور ناقه ؛ بسیارشیر شدن و فراخ سوراخ پستان شدن اشتر ماده و همچنین است ثرور عین ، و ثرور طَعنه . ||...
ثرور. [ ث ُ ] (اِخ ) یکی از نواحی طائف است . (مراصد الاطلاع ).