اری اسامر لیلای لیله القمر
نویسه گردانی:
ʼRY ʼSAMR LYLAY LYLH ʼLQMR
اَری: ببینم. اُسامر: (فعل مضارع) افسانه و قصه می گویم، مشتق از سَمَرْ که در اصل سمر به معنای پرتو ماهتاب و نور ماه در شبهای مهتابی است. لیلای: لیلای خود را، کنایه از معشوق خود است. لیله القمر: شب ماهتابی. طریق عشق طریقی عجب خطرناک است نعوذبالله اگر ره به مقصدی نبری به یمن همت حافظ امید هست که باز اری اسامر لیلای لیلة القمر
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.