اجازه ویرایش برای همه اعضا

مماطله

نویسه گردانی: MMAṬLH
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مماطلة. [ م ُ طَ ل َ ] (ع مص ) درنگ و معطل کردن در ادای وام و حق کسی . (منتهی الارب ). مطال . مماطلت . تأخیر کردن در کاری یا در حق کسی . معطل...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.